مردی که نمی خندد

فقط، کمی تا سپیدی راه هست...

مردی که نمی خندد

فقط، کمی تا سپیدی راه هست...

بدون عنوان

می روی

می آیی


نمانده ای ....


مانده ای، اینجا نیستی

پنجره را باز می کنی، گرمم نیست

هیزم اضافه می کنی، سردم نیست

معنای زندان بانی نوین این نیست ؟!


سکانی در دستان توست

که خود نمی دانی به کدام سو می بردت...



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد