مردی که نمی خندد

فقط، کمی تا سپیدی راه هست...

مردی که نمی خندد

فقط، کمی تا سپیدی راه هست...

آسان نمی شوی...

دلگیرتر می شود نبود تو روز به روز

و حجمه کلماتی که بر سرم می کوبند

چرا دوباره دیدمت...!

من که می دانستم این بار سهمگین تر خواهد بود ...

چرا میل دیدنت تمامی ندارد

چرا تمام نمی شوی در من؟!

غم انگیز است حال این روزهای من

بغض و سیگار پشت سیگار

کاش پیش از رفتنت یادم می دادی این رهایی را

تو چه آسان فراموش می کنی

چه آسان تمام می کنی

کاش یادم داده بودی...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد