مردی که نمی خندد

فقط، کمی تا سپیدی راه هست...

مردی که نمی خندد

فقط، کمی تا سپیدی راه هست...

......... !

و من عشق را یافتم ...

آن دم که در تبسم خط خطی این همه تاریکی

در سفید و سیاه دلتنگی

با نگاهی ساده ...

با سرودی تازه ...

تمام ابرها را به همان لبخند زیبا فروختم ... !

فروختم تمام بغض ها را

و لبخند خریدم

آسوده باش ...

آسوده ام ...

هیچوقت ....

هیچ اشتباهی نبوده است

ما همیشه خوب بوده ایم... !

آسوده باش ...

نگاه من شفا یافته ...

ما همیشه پاک بوده ایم  ... !

نظرات 12 + ارسال نظر
ساناز یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:59 ب.ظ http://khise-khis.blogsky.com

ما اشتباه نکرده ایم اگر
در تاریکی چشم های هم را گم کردیم
و حالا دیگر فرصتی برای دیدار نمانده ...

عیسی دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:44 ب.ظ http://www.adabeyat87.blogfa.com

سلام
با یه پست از کاریکلماتور به روزم،نظر شما راه گشا خواهد بود[گل]

این من من سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:01 ق.ظ

تنها زمان بزرگی عشق را درک می کند.”

این من من چهارشنبه 29 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:14 ب.ظ

من به چشم های بی قرار تو قول می دهم
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب میرسد....

مرسی فرنوش عزیز
کامنتت فوق العاده بود
ممنون

شادی پنج‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:30 ب.ظ

خواهم آمد سر هر دیواری ، میخکی خواهم کاشت
پای هر پنجره ای ، شعری خواهم خواند
هر کلاغی را ، کاجی خواهم داد. مار را خواهم گفت: چه شکوهی دارد غوک
آشتی خواهم داد . . . . . آشنا خواهم کرد
راه خواهم رفت . . . . . نور خواهم خورد
دوست خواهم داشت

ممنون شادی...

سارا شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:03 ب.ظ

........به جای اسم برای اشعارت چه معنی میده؟
در ضمن خوشحالم که دوباره شاد مینویسی

یه زمانی نمی خوام با گذاشتن اسم اشتباه یا بی خود نوشتمو خراب کنم عنوان میشه نقطه ....
بعضی وقتام چند تا اسم تو ذهنمه باز میشه نقطه ...
و گاها می خوام واسه عنوان آزاد باشم که هر از گاه با یه اسم تازه بهش نگاه کنم
شایدم یه عالمه حرف نگفته ...
ممنون از شما که دوباره سر زدی
ممنون برای لطفت

سارا شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:06 ب.ظ

من شعر نمیگم ولی شعر رو خیلی دوست دارم
با این که کم سوادم تو این ضمینه ولی زیبایی اشعارت رو خوب میفهمم

کلبه ی تنهایی من دوشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:32 ب.ظ http://kolbeyetanhaiyeman.blogsky.com

یعنی الان دیگه شدی مردی که میخندد ؟؟؟
خنده خوبه ولی وقتی که چیزی ته دلت باشه که بتونی با خیال راحت و آسوده بخندی

سلام نرگس
خنده حوبه و مهم نیست ته دلت چیزی باشه یا نه
به زودی اسم وبلاگمم عوض می کنم
امیدوارم حال و هوای رابطط آبی باشه

ساناز جمعه 7 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:00 ب.ظ http://khise-khis.blogsky.com

ما همیشه بوده ایم ...

هر چی که خودت بزاری جمعه 7 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:31 ب.ظ


برای ادامه ی یک زندگی شرافتمندانه

مرگ را پیشنهاد می دهم

و مرگ مردن نیست

و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست

من مردگان بی شماری را دیده ام

که راه می رفتند

حرف می زدند

سیگار می کشیدند

و خیس از باران

انتظار و تنهایی را درک می کردند.


خوشحالم ج و .. .......

...

کلبه ی تنهایی من دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:42 ق.ظ http://kolbeyetanhaiyeman.blogsky.com/

ممنونم
مدتیه که دعات گرفته ....

خدا رو شکر
ایشالا همیشه بهترین باشین ...

کلبه ی تنهایی من سه‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:37 ق.ظ http://kolbeyetanhaiyeman.blogsky.com/

مرسی از راهنماییت

خواهش می کنم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد