مردی که نمی خندد

فقط، کمی تا سپیدی راه هست...

مردی که نمی خندد

فقط، کمی تا سپیدی راه هست...

مرداد ... !

مرداد ...

یعنی تو

یعنی تمام این چند ماه انتظار

نوید این بود که تو ...

خواهی رسید

مرداد یعنی ..

شاه فصل سال

چرا که من بهار را

فروردین و اردی بهشت و خرداد را ...

تیر را

چه سخت ...

تا تو ...

تا طلوع تو ...

سپری کردم

و اینک ...

من چه آسان تمام ماه ها را

حتی اگر مدام در توالی دی ، بهمن ، اسفند

باشد ...

چه گرم ...

با تو

در کنار تو

خواهم گذراند ...!

 

نظرات 5 + ارسال نظر
این من من یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:21 ب.ظ

درودی دوباره بر شما آقای رضایی ، خیلی احساس قشنگی داره این شعر ، قلم فوق العاده ای دارید ،تبریک میگم به نحوه بیان زیباتون خوش به حال عامل این احساس که حس به این زیبایی رو دریافت میکنه

درود بر خانم شمسایی عزیز
ممنون که دوباره من رو خوندین
سپاس

نقش خیال یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:44 ب.ظ

عالی بود نوشته هایت خیلی خوبن سیر زیبایی در نوشته هات میشه دید
دلت به آسانیه لبت خندان شود

تینا چهارشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:29 ق.ظ http://tassvirssazi.persianblog.ir

من همان پرسه گر پریشان ذهن دیروزم !

سلام تینای عزیز
خوب خودکارت خشک شده چرا مداد نمی خری؟!!!
دیگه قرار نیست طرح بزنی؟
یا محیط فیس بوک گیرایی بیشتری داشته؟
من کماکان منتظر دیدین طرح جدیدت هستم

تینا پنج‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:38 ق.ظ http://tassvirssazi.persianblog.ir

اتفاقا هنوزم طرح میزنم ، نه جوهری . این دفعه کربن خالصه .
اما هیچ انگیزه ای برای نمایششون ندارم . اینه که نمیذارمشون .

ساناز پنج‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:44 ب.ظ http://khise-khis.blogsky.com

ما همان از یاد رفتگانیم... اما می خوانیم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد