امشب منم که خواهم خواند
با دو تنبوشه در گلو!
امشب زمان را به استغاثه می کشم
امشب سکوت را خواهم شکست
و در جشن تولدت
نه به رسم عادت معهود ،
خواهم خندید .
آری عزیزکم ، خواهم رقصید با تنها همدم تنهاییم
باله ، خواهم رقصید با پیام !
امشب زمین را به لرزه در خواهیم آورد !
خواهی دید
امشب من و پیام ،
در طعنه به دختران با کلاس !
که فقط یک دانه گوجه سبز می خورند!
موز خواهیم خورد ،
من 7 و پیام 8 تا !
امشب بهار را خواهم دید ،
با شکوفه ای جدید ، مست و شادان
با نیشی تا بنا گوش رسیده !
امشب از هیچ آدم متدیوثی خبری نیست ! حتما" !!
دوستان را گفته ای که دیگر آیدا نمی دهی!؟
برای من دو" نون مون" آماده کن
در یکی توت فرنگی ، موز ، عسل ، خامه لا به لا
و دیگری گوشت و سیرابی !
فقط خدا را !
به لولیان مستِ دست در شرت بگو
غذاها را شلخته بخورند تا چیزی گیر خوشه چین ها بیاید !
می دانی که رسم رفاقت نیست ،
برادر حمیدرضا را فراموش کردن !
لولیان را بگو جرعه ای ویسکی نیز برای او کنار بگذارند ،
حالا او هم مثل ما بزرگ شده ! عاقل شده !
امشب من و پیام سلامتیت را دعا خواهیم کرد .
بهترین دوستانت سالهاست که
دیگر سیگار نمی کشند
پس تو هم دیگر نکش ، -ُ - کش
امشب دوستیمان را پاس خواهیم داشت
و برای یکسال به آینده نزدیکتر شدنت
دست خواهیم زد .
سپاس هستی را که هستیم تا نقشینه برنیم بر تن این تخاه خارای زندمانی.
و پاس بداریم تمام موز خوردن ها و گوجه سبز خوردن ها را.
زنده بمانم ۸۸ دیگری رقم خواهیم ردن
ان شالله علی جون.اما اگه بتونم این خدمت رو بپیچونم!