مردی که نمی خندد

فقط، کمی تا سپیدی راه هست...

مردی که نمی خندد

فقط، کمی تا سپیدی راه هست...

و ...رفتی!

صد سال دوری ...

سیاه و سفید نمی شناسد ...!

صد سال سفید ...

صد سال سیاه ...!

صد سال ، بی تو

بهشت هم که باشد

شب است ...

بارانی است

و هر لحظه با تو ...

تجسم منظره ای غریب ...

تبسم رویاست ،

سپیدی دریای بی کران در شب ماه چهارده ...

آه که چه شوقی دارد

حتی نگاه به یاد تو ...

حتی ...!

....!

این روزها چنانم که حتی دچار ...

معنایی دگر برایم گرفته است ...

این روزها ...

با یاد تو

بلند می خندم ...

بلند فکر می کنم ...

حتی...

غمگین نمی شوم ...!

این روزها ...

در پناه تو

آسمان و ستاره هایش از آن من است

این روزها ...

شب هایم مهتابی است

چرا که از تو

روشنی گرفته ام ...

من امروز ...

از نو زیبا شده ام ...

واین را مدیون توام ....!

آره ...

برای شاد بودن ٬ شادی کردن... 

برای دست زدن 

 کف زدن 

دو دست لازم نیست 

یک دست هم کفایت می کند 

و ... 

 یک صورت...! 

هم صورتت را سرخ نگاه داشته ای 

هم صدای شادی ٬ ساخته ای ......... 

!!!!!!!!!  

واین... 

یعنی تکامل تک نفره ... 

به سبک پست مدرن .... 

هه ...!